اوایل مهر ماه 88 بود دیگه! نشون به این نشون که عروسی حسن اینا هم بود. یادته بابا زنگ زد گفت من بابت درسای آیسا خیلی نگرانم؟ چقدرخندیدیم...
:: موضوعات مرتبط:
سفرنامه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 207
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0